کد مطلب:38293
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:26
آيا آيهء سورهء نور در مورد عايشه است ؟ چه كسي به عايشه تهمت زد؟ آيا علي 7در اين موردبه پيامبر6چيزي گفت ؟
مي گويند كساني كه به او تهمت زدند, عبدالله بن ابي سلول و مسطع بن اثاثة و حسان بن ثابت و حمنةبنت جحش بودند.(1)
دربارهء شأن نزول اين آيات , اختلاف است . أهل سنّت معتقدند كه مراد عايشه است و اين آيات در تطهير و تبرّي عايشه نازل شده است . اما شيعيان مي گويند نزول اين آيات دربارهء ماريهء قبطية است .
اين داستان از قول خود عايشه اين طور است : هنگامي كه پيامبر6مي خواست به غزوهء بني المصطلق برود,طبق روال هميشگي در چنگ ها قرعه مي زد و به نام هر كدام از زنانش مي افتاد, او را همراه خود مي برد.
قرعه به نام من افتاد. همراه پيامبر راه افتادم . بعد از اتمام عمليات جنگي , لشكر مسلمانان آمادهء حركت به سوي مدينه شد. من براي قضاي حاجت بيرون رفتم . وقتي كه آمدم سوار هودج شوم , دستم به گردنم خورد. ديدم كه گردنبندم گم شده است . برگشتم به آن مكان تا آن را پيدا كنم . آن را پيدا كردم . تا برگشتم , كاروان حركت كرده و رفته بود, به گمان اين كه من در هودج هستم . از قافله عقب افتادم . در همان جا ماندم و پيش خود فكر كردم كه وقتي قافله ببينند من در بين آنان نيستم به همين جا برخواهند گشت و مرا با خود خواهند برد. در همان جا خوابم برد. هوا روشن شد. ناگهان ديدم كه از قافله عقب مانده بود آمد. وقتي مرا ديد, شناخت و بدون اين كه من به او حرفي بزنم يا او به من حرفي بزند, سوار بر شتر او شدم . مرا آورد تا به لشكر مسلمانان رسيديم . من مريض شدم و چند روزي در خانه افتاده بودم و از حرف ها و شايعات مردم خبري نداشتم . چون حالم بد بود, از پيامبر اجازه خواستم كه به خانهء پدر و مادرم بروم . پيامبر6اجازه داد. در بين راه جريان شايعات و تهمت هايي كه بعضي از مردم به من زده بودند, به من گفت . خيلي ناراحت شدم و بر مادرم وارد شدم گفتم : آيا چيزي دربارهء من شنيده اي ؟ مادرم گفت : ناراحت نباش ! زني كه چند هوو داشته باشد, خواه ناخواه هووها اين گونه شايعات را برايش درست مي كنند. اين سخنان بر بيماري من افزود و آن شب را تا به صبح گريه كردم . پيامبر6از علي 7و دربارهء من مشورت كرده بود. اسامه گفته بود: اهل تو (عايشه ) مورد اطمينان و خوب است . علي 6گفته بود: يا رسول الله ! خدا تو را در مضيقه قرار نداده است . مي تواني زن ديگري اختيار كني . بعد از مدتي اين آيات دربرائت و پاكي من از گناه نازل شد و به شايعات خاتمه داد.
همان طور كه از اين روايت معلوم شد و از روايات ديگر استفاده مي شود كساني كه اين سوء ظن را نسبت به عايشه پيدا كرده بودند, عبداللّه بن أبي سلول و حسّان بن ثابت و مسطع بن أثاثهء بودند و علي 7در مشورتي كه پيامبر با او كرد, در قبال اين شايعه و سوء ظني كه راجع به عايشه پيدا شده بود, به پيامبر گفت : براي اين كه شخصيت شما حفظ بشود, مي تواني زن ديگري اختيار كني .
ولي همان طور كه گفته شد بنابر قول اماميه اين آيات دربارهء ماريهء قبطيه , مادر ابراهيم فرزند رسول خدا6ازل شد و آن زني بود كه همراه پيامبر در جنگ بني المصطلق بود و اين آيات دلالت بر طهارت و پاكي ماريه بوده است .(2)
(پـاورقي 1.مجمع البيان , ج 7 ص 206
(پـاورقي 2.با استفاده از الميزان , ج 15 ص 98 مجمع البيان , ج 7 ص 206 صافي , ج 3 ص 425
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.